از من مي پرسد رقم قرارداد تيم امسال شما چه مقدار بوده و من با اندكي تامل جوابش را مي‌دهم: 5 ميليارد و 300 ميليون تومان! ناباورانه مي پرسد براي آنچه مي گوييد مستنداتي هم داريد و در پاسخش مي‌گويم طبيعتا و بعد تاكيد مي كنم از آنجا كه مجموعه تحت مديريتم بخشي از يك بنگاه بزرگ اقتصادي است، به تناوب حساب و كتاب مالي من توسط مراجع ذيصلاح حسابرسي مي‌شود.

مي‌گويد امكان انتشار رقم قراردادها وجود دارد و من در جوابش مي گويم نه! با دلخوري مي پرسد چرا؟ و من مي‌گويمش به آن دليل كه در متن قرارداد في مابين ما و بازيكنان و كادر آورده شده كه اين بخش توسط طرفين محرمانه خواهد ماند. بلافاصله تاكيد مي كنم در صورت ضرورت و اعلام سازمان ليگ امكان انتشار رقم قراردادها وجود دارد.

سپس براي اينكه قدري از دلخوريش بكاهم مي گويم سقف پرداخت امسال ما 400 ميليون تومان بوده كه به دو نفر از بازيكنان تعلق گرفته و 9 نفر از بازيكنان نيز زير 50 ميليون تومان گرفته اند!

با اصرار از من مي خواهد كه رقم قرارداد كادر و بويژه سرمربي را برايش بگويم كه با صراحت جوابش مي دهم كه معذورم ولي به وي اطمينان مي دهم كه رقم اين قراردادها نيز از قاعده كلي خارج نبوده است! در تكميل سخنانم تاكيد مي كنم كه باشگاه تا انتهاي سال مالي 92 تواسته كليه حساب هايش را به روز كند و به كسي بدهكار نباشد.

اين بار من رو بسويش برمي‌گردانم و از او مي‌پرسم چرا از من درباره چگونگي تنظيم قراردادها نمي پرسي؟ سر تكان مي دهد و تاييد مي‌كند كه مثلا آره، چگونه؟ و من با تبسم مي گويم سي درصد بصورت اوليه در بدو قرارداد به بازيكن پرداخت شد و چهل درصد به ازاء كاركرد وي در طول فصل تخس شد و النهايه در انتها به وي داده مي شود.

قدري درنگ مي‌كنم و با خود مي انديشم به راستي نگرش به مسائل مالي فوتبال، چرا از اين زاويه براي او ـ كه خبرنگار است ـ اهميت پيدا كرده است؟ جواب خود را بلافاصله با ليست منتشره منسوب به باشگاه پرسپوليس مرتبط مي بينم.

اما به زعم من سوالات زيادي وجود دارد كه نه او و نه ديگران هيچگاه از من نخواهند كرد و من آن را بارها پيش خود مرور كرده و مي كنم:

-  مثل زماني كه در ابتداي فصل سيزدهم با كاهش بودجه صد درصدي مواجه شدم، چگونه گروهي از بازيكنان پيشكسوت و سرد و گرم كشيده روزگار، راضي به گذشت از ارقام پيشنهادي ساير باشگاه ها شده،‌ با اندك من ساختند و كنارم ماندند؟

-  چگونه شماري از بازيكنان پس از عقد قرارداد خود بار ديگر به من رجوع كرده و از من خواستند كه با توجه به عدم نيازشان به مبلغ قرارداد بخشي از آن را كم كرده و به مصارف باشگاه اختصاص دهم كه خوب البته من از اين گذشت و سخاوت آنان با خضوع و تواضع گذشتم و امتناع كردم.

-  و يا چگونه نفراتي از تيم به نزد من آمدند و با دلسوزي و تعهد مرا ترغيب به بكارگيري روش ها و امكاناتي كردند كه به كاهش هزينه ‌هايي چون ترانزيت و اقامت و پوشاك و البسه ... تيم منجر مي‌شد ...

باور كنيد كه در فوتبال اين چنين صحنه‌هايي نيز وجود دارد، لطفا در اين باره نيز افكار عمومي را مطلع كنيد!

هر چند باور دارم كه كسي در اين فوتبال از اين دست سوالات از تو نمي‌پرسد و من هم طبعا فرصت نخواهم كرد كه بگويم كه زير سايه لطف و كرم و افاضه حضرت رب الارباب (جل و اعلي) و نشسته در دامنه بي منتهاي  زيارت عاشوراي اباعبداله (ع) چگونه مي توان بي‌دغدغه گذشت و عاقبت به خير شد ...

و خدايي كه در اين نزديكي است...

دکتر سپهر سبحانی (مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا)

/مشرق